در این مقاله با شگفتی های حافظه آشنا می شویم; سپس آن را به چهار دسته تقسیم می کنیم که در حقیقت نشان دهنده 4 نوع انسان در امر یادگیری است: حافظه های دیداری، شنیداری، نوشتاری و حسابگرانه (آماری). امید است که شما را با علوم کاربردی در گستره زمان، برنامه ریزی و بهینه سازی اوقات آشنا سازد و در شناخت بهتر خویشتن و محیط، فرصت ها، تهدیدها، توفیق ها و همت ها یاری دهد . ان شاء الله .
آیا تا کنون از خود پرسیده اید، من چه نوع حافظه ای دارم؟
حافظه به صورت قدرتی فوق العاده در تمام پدیده های هستی وجود دارد . حتی در جمادات، استعدادی وجود دارد که خواص خود را حفظ می کنند و در جهتی خاص که اساس نخستین آن ها بر آن استوار است، حرکت می کنند . این مساله که در گیاهان نیز وجود دارد، در حیوانات به گونه ای غریزی و قابل مشاهده آشکار می شود (1).
قوی ترین نوع حافظه در انسان نهفته است; ولی در همه افراد یکسان نیست . تحقیقات علمی نشان می دهد:
1-حدود 99 درصد مردم از نیروی شنوایی و بینایی و لامسه و شامه و چشایی متعادل برخوردارند و حافظه های متوسط تا عالی دارند; اما شیوه های بهره گیری و انواع آن را نمی دانند . (2) .
2-انسان در زمینه اندیشه و رشد قدرت هایی دارد . به گفته صاحب نظران بهترین و متخصص ترین افراد در زمان حیات خویش تنها از 4 تا 6 درصد این توان بالقوه استفاده می کنند و 94- 96 درصد آن را با خود به سرای دیگر می برند .
3-بایگانی، مانور، سرعت تطبیق بازیافت و تشخیص مغز چنان بالا و پیچیده است که ادعا می شود اگر بخواهیم مدل مغز را بر صفحه ای از کره زمین شبیه سازی کنیم و سلول های عصبی و مغزی را به اندازه یک رشته نازک سیم الکتریسته قرار دهیم، به فضایی مکعب شکل در ابعاد 35 × 35 کیلومتر نیازمندیم; چون هر انسان به تنهایی حدود 10 میلیون سلول مغزی دارد . (3)
حافظه هرگز نابود نمی شود . حتی کهنسالان و افرادی که از کندی حافظه رنج می برند، می توانند با پشتکار و شناخت نوع حافظه خویش به باز یافت آن پردازند . نکته عمده در این خصوص آن است که عموما وقتی سن بالا می رود، یادگیری انسان بینشی تر می شود; بر خلاف سنین آغازین زندگی که یادگیری مکانیستیکی و دقیق است . بدین سبب در سنین بالا تا مطلب درک نشود و منظم در اختیار حافظه قرار نگیرد، حافظه نمی تواند آن را حفظ کند و در مواقع لزوم تحویل دهد .
جالب تر این که فیزیولوژیست ها ادعا می کنند حافظه آشفته و بی نظم فشارهای روانی را فزون تر می سازد و حافظه منظم از فشارهای روحی و فکری می کاهد . افزون بر این، بسیاری از زیان های مالی و فکری و اجتماعی با حافظه مرتبط است .
زندگی دانشمندان بزرگ نشان می دهد، بسیاری از آنان از روش های یادگیری، یاد سپاری و بهره گیری بهینه از حافظه بهره می بردند و آن را به طریق شایسته و بایسته به کار می گرفتند . شماری از این بزرگان در آغاز راه افرادی ضعیف بودند; ولی با تلاش و همت و به کارگیری درست این نیروی بیکران، مرزها را شکستند و از رکود و جمود رهایی یافتند .
جابربن حیان شاگرد فرهیخته حضرت امام صادق که در علم کیمیا (شیمی) سر آمد 6000 دانشجوی مکتب جعفری (علیه السلام )بود، از حضرتش پرسید: چرا انسان در پیری کم حافظه می شود؟
امام صادق فرمود: این مساله همگانی نیست . آنچه فراموشی می آورد، به کار نینداختن نیروی یاد سپاری است; زیرا نیروی یادگیری چون دیگر نیروهای بدن انسان است; باید به کار گرفته شود تا توانمند گردد . جوان نیز اگر حافظه خود را نشناسد و به خوبی از آن بهره نگیرد، به ضعف حافظه دچار می گردد . (4)
ژرژدو هامال می گوید: حافظه را تحقیر نکنید . آن را تربیت کنید و به اطاعت وادارید . (5)
تربیت حافظه وامدار شناخت انواع حافظه است .
تقسیم بندی کلی حافظه
در نگاه نخست،حافظه 3 نوع است:
کوتاه مدت (آنی)، میان مدت و بلند مدت .
مطالبی که به حافظه کوتاه مدت سپرده می شود، معمولا تا 24 ساعت ماندگاری دارند و سپس محو می شوند . مکانیزم مغزی ما به گونه ای است که بسیاری از محفوظات حافظه کوتاه مدت را تا زمان یاد شده نگه می دارد و سپس حذف می کند . آنچه باقی می ماند، به حافظه میان مدت می رود و اگر از درجه اهمیت بالاتری برخوردار باشد، مانند مشاهده یک تصادف، به حافظه بلند سپرده می شود . گاه زمان نگهداری مطالب آموخته شده از ماه و سال فراتر می رود و تمام حیات انسان را در بر می گیرد و گاه - چنان که برای مثال در حفظ شماره تلفن آشنایان تجربه کرده ایم - بیش از پانزده دقیقه به درازا نمی کشد; چرا؟
زیرا شماره مذکور را از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل نکرده ایم .
اختلاف حافظه آدم ها به حافظه بلند مدت بستگی دارد . ظرفیت این حافظه نامحدود است و هیچ انسانی نمی تواند ادعا کند دیگر برای یادگیری مطالب جدید جا ندارد . حتی اگر عمر آدمی از مقدار موجود بیش تر باشد، باز حافظه کنونی اش کافی می نماید .
همه ما از حافظه مناسب برخورداریم . مهم ترین مشکل، برنامه ریزی حافظه، اعتماد به حافظه و تربیت آن است .
تقسیم بندی فردی حافظه
به طور کلی افراد در یادگیری، مطالعه و نگهداشت مطالب به 4 بخش که در حقیقت نماینده 4 نوع حافظه اند، تقسیم می شوند:
1-حافظه شنیداری (سمعی)
2-حافظه دیداری (بصری)
3-حافظه نوشتاری (یدی)
4-حافظه حسابگرانه (آماری)
باید یاد آور شد بسیاری از مردم هنوز این 4 حافظه را نمی شناسند و حتی نمی دانند کدام یک از آن ها در وجودشان قوی تر است . البته گاه ترکیبی از 2 یا 3 نوع حافظه در موضوعات مختلف علمی در فرد موجود است که باید آن ها را شناخت و در جهت تقویت شان گام برداشت .
در این مقاله از حافظه شنیداری یاد می کنیم و سه حافظه دیگر را در شماره بعد توضیح خواهیم داد .
حافظه شنیداری (سمعی)
افرادی که از راه شنیدن و تمرکز شنیداری به مرحله یادگیری پایدار می رسند، دارای حافظه شنیداری اند .
این افراد دقیق تر از بقیه به صدای های جهان پیرامون گوش می دهند و تشخیص صداها نیز برایشان آسان تر است; بدین سبب وقتی کسی که یک یا دو بار با آن ها سخن گفته، با آنان ارتباط تلفنی برقرار می کند، بی درنگ صدایش را تشخیص می دهند .
اینان همیشه صداها، آهنگ ها، اصوات و گفت وگوها را با هم می سنجند و یادآور می شوند فلان صدا شبیه فلان چیز است; صدای این دو نفر شباهت دارد . این آهنگ را قبلا شنیده ام و چقدر دقیق کپی برداری شده است .
این افراد در کودکی نیز قابل تشخیص اند . آن ها در کودکی با صدای بلند سخن می گویند و میزان دقت و استماع مخاطب برایشان مهم است . حتی اگر مخاطب به دیدگانشان خیره شود، چنان چه احساس کنند به آن ها توجه ندارد، معترض می شوند; سکوت پیشه می سازند یا لب به شکوه می گشایند . و استدلال مخاطب را - به شما می نگریستم و به دقت گوش می کردم - باور نمی کنند .
این دسته از افراد هنگام تدریس معلم چشم ها را می بندند و به جایی خیره می شوند یا سر را پایین می اندازند و به دقت گوش می دهند . افزون بر این، گاه زیر لب سخنان استاد را تکرار می کنند . گاه معلمان محترم این افراد را به خطا از حالات یاد شده باز می دارند و کردارشان را نشانه بی توجهی می پندارند; در حالی که این حالات برای این گونه حافظه ها جز تمرکز معنایی ندارد .
آهنگ، طنین، سرعت، صلابت و کیفیت صدا برای این افراد بسیار مهم است .
نابینایان بیش از دیگران از این حافظه بهره می برند و در حفیقت فقدان بینایی را با آن جبران می کنند .
نشانگان رفتاری حافظه شنیداری
افرادی که در یادگیری بیش تر از حافظه شنیداری استفاده می کنند، از نشانه های رفتاری زیر بهره می برند:
1-بیش تر به واژه های سمعی تکیه دارند .
2-اغلب هنگام فکر کردن به اطراف خود می نگرند . .
3-پر طنین صحبت می کنند و گاه بیانشان بر حرکاتشان غلبه دارد .
4-معمولا دست خود را تا نیمه کمر بالا می آورند و با آن ژست می گیرند . (6) .
5-عموما بیش از دیگران، می پرسند .
6-وقتی مخاطب قرار می گیرند، به نقطه ای خیره می شوند و حرکات سر و چهره شان علائم پرسش، پذیرش و تایید و تعجب را تداعی می کند .
تکیه های کلامی
این افراد در جملات خویش معمولا به واژه ها و عبارات سمعی بیش تر توجه دارند و از آن ها استفاده می کنند; برای مثال آن طور که شنیدم، به ذهنم می رسد، درک کردم، فهمیدم، اعلام کردم، شرح دادم، مذاکره کردم، صدا کردم، اعتراض کردم، غرغر کردم، سکوت کردم، کم صحبت کردم و سلیس بود .
ده مرحله برای گوش دادن موثر (حافظه شنیداری)
نیکولاس، از صاحب نظران یادگیری و آموزش، برای استماع موثر و بهره صحیح از حافظه شنیداری 10 مرحله بر می شمارد:
1-در حالی که گوش می دهید، بر یافتن زمینه هایی که مورد علاقه شما است و آن ها را مفید می یابید، تمرکز کنید . .
2-به جای پرداختن به روش ارائه، با دید پرسشی به محتوای مطلب ارائه شده بنگرید و بیش تر درباره شان قضاوت کنید .
3-از قضاوت زود رس درباره مطالب بپرهیزید و آن را به تعویق افکنید; چنین حالتی باعث می شود تحلیل گر باقی بمانید .
4-بر نظرهای اصلی ارائه شده به وسیله سخنران یا مدرس تمرکز داشته باشید .
5-در گوش دادن انعطاف پذیر باشید .
6-در جهت گوش کردن موثر بکوشید و از رمزگذاری ذهنی استفاده کنید .
7-مقاومت در برابر عوامل اخلالگر فیزیکی، روانی و انسانی را از یاد نبرید . هر کدام از این عوامل می توانند حواس شما را مشغول کنند و از صحنه فعال ذهنی شما صحنه ای منفعل پدید آورند .
8-در برابر واژه ها و اطلاعات جدید به جست وجوی معنا بپردازید و ذهن خود را بکاوید . یا آن ها را در جایی یادداشت کنید و استمرار استماع موثر را از دست ندهید; برای مثال اگر وسط بحث کلماتی مانند پارادایم، لیبرالیسم و هرمنوتیک را ناآشنا یافتید، بهترین راه یادداشت آن ها و ادامه دادن به شنیدن فعال است .
9-با آگاهی از جانبداری ها و محدودیت تجارب خویش، فکر خود را بر نظرهای جدید گشوده نگهدارید و هرگز مطالب را با تعصب کور، یک سویه و جانبدارانه تفسیر نکنید; یعنی همیشه منتظر باشید، بعد چه می شود .
10-قبل از استماع سخنرانی یا درس استاد، مدت آن را دریابید و از نظر روانی، خود را برای شنیدن مطالب در آن مدت آماده سازید .
شیوه های استفاده بهتر از حافظه شنیداری
1-از آن جا که معمولا بلند خواندن و گوش دادن به مطالب به یادگیری می انجامد، بهتر است به جای بلند خوانی زمزمه خوانی تجربه و جایگزین شود تا با مصرف انرژی کم تر اطلاعات بیش تر به دست آید . بلند خوانی، افزون بر مزاحمت، به صرف انرژی بسیار و خستگی زود هنگام می انجامد .
2-محیط خلوت، دوری از سر و صداهای مزاحم و نور کافی و دوری از عوامل باز دارنده بسیار مهم است .
3-بهتر است برای استماع بهتر و جامع تر در حد امکان نزدیک استاد نشست .
4-چون اطلاعات به صورت فله ای (بسته بندی) وارد مغز می شود، برای آن که منظم (دسته بندی شده) جا یابی و طبقه بندی شوند و یادگیری پایدارتر گردد، با آنچه شنیده یا خوانده می شود، به صورت پرسشی برخورد گردد .
5-ضبط درس و استماع مجدد آن بسیار مفید است . باز گو کردن همه درس یا مطالب مهم آن به وسیله خود فرد، ضبط آن و سپس گوش سپردن به آن در فواصل زمانی مختلف، به ویژه در دروس نظری و بالاخص در زبان های انگلیسی، عربی و قواعد، بسیار سودمند است .
نکات دیگر
1-برای گفت وگو با این مخاطبان نباید در تاریکی قرار گرفت .
2-برای این افراد، لب های گوینده، فیزیک جسمی و تن صدای وی بسیار مهم است .
3-سخنرانان دارای قوت کلام، برای این افراد، مطلوبیت بسیار دارند .
شیوه زمان شکن و کاربردی
برای این افراد شیوه ای بسیار قوی وجود دارد که از دیر باز در حوزه های علمیه رواج داشته است . این روش که امروزه اصطلاحا حریف تمرینی یا مباحثه نظری خوانده می شود، روش بحث و تکرار است . در این باره، عبارت زیر نزد حوزویان شهرت دارد:
الدرس حرف و التکرار الف; درس سخنی است و تکرار هزار مرتبه آن را غنی می سازد .
نکته مهم
در این روش، استفاده از حریف یا مباحث مناسب است . این فرد نباید، از نظر توان علمی، با شما فاصله بسیار داشته باشد و بهتر است هم سطح یا کمی بهتر شمرده شود; چون حریفان و هم بحث های قوی و مستعد، افراد ناتوان تر را ابزار تکرار درس خویش می سازند . هم بحث بسیار ضعیف، انگیزه ها را نابود می کند; گرچه افراد ناتوان باید برای رشد و ارتقای خویش هم بحث متوسط برگزینند .
پی نوشت ها:
1-آیین حفظ و تقویت حافظ، محمد حسین حق جو، مرکز فرهنگی انصار المهدی (1377)
2-همان .
3-سیاستگزاری در آموزش و پرورش مقطع دکتری، محمدعلی طوسی .
4-مغز متفکر شیعه، ص 584 .
5-آیین حفظ و تقویت حافظ، ص 32- 33 .
.