×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 377
-->

مبارزات عملی ابراهیم (علیه السلام) با بت پرستی

آزر با این كه ابراهیم را از یكتا پرستی منع می‎كرد، ولی وقتی كه چشمش به چهره ملكوتی ابراهیم می‎افتاد، محبتش نسبت به او بیشتر می‎شد، از آن جا كه آزر رئیس كارخانه بت سازی بود، روزی چند بت به ابراهیم داد تا او آنها را به بازار ببرد و مانند سایر برادرانش آنها را به مردم بفروشد، ابراهیم خواسته آزر را پذیرفت، آن بت‎ها را همراه خود به طرف میدان و بازار آورد، ولی برای این كه فكر خفته مردم را بیدار كند، و آنها را از پرستش بت بیزار نماید، طنابی در گردن بتها بست و آنها را در زمین می‎كشانید و فریاد می‎زد:
«مَنْ یشْتَرِی مَنْ لا یضُرُّهُ وَ لاینْفَعُهُ؛ چه كسی این بتها را كه سود و زیان ندارند از من می‎خرد.»
سپس بتها را كنار لجنزار و آبهای جمع شده در گودالها آورد و در برابر چشم مردم، آنها را در میان لجن و آب آلوده می‎انداخت و بلند می‎گفت: «آب بنوشید و سخن بگویید!!»(1)
به این ترتیب عملاً به مردم می‎فهمانید كه: «بتها شایسته پرستش نیستند، به هوش باشید و از خواب غفلت بیدار شوید و به خدای یكتا و بی‎همتا متوجه شوید، و در برابر این بتهای ساختگی و بی‎اراده كه سود و زیانی ندارند سجده نكنید مگر عقل ندارید، مگر انسان نیستید، چرا آن همه ذلّت، چرا و چرا؟!» آنها را نزد آزر آورد و به او گفت: «این بتها را كسی نمی‎خرد، در نزد من مانده‎اند و باد كرده‎اند.»
فرزندان آزر توهین ابراهیم به بتها را به آزر خبر دادند، آزر ابراهیم را طلبید و او را سرزنش و تهدید كرد و از خطر سلطنت نمرود ترسانید.
ولی ابراهیم به تهدیدهای آزر، اعتنا نكرد. آزر تصمیم گرفت ابراهیم را زندانی كند، تا هم ابراهیم در صحنه نباشد و هم زندان او را تنبیه كند، از این رو ابراهیم را دستگیر كرده و در خانه‎اش زندانی كرد و افرادی را بر او گماشت تا فرار نكند.
ولی طولی نكشید كه او از زندان گریخت و به دعوت خود ادامه داد و مردم را از بت و بت پرستی بر حذر داشته و به سوی توحید فرا می‎خواند.(2)

مذاكرات رو در روی ابراهیم با نمرود، و محكوم شدن نمرود

آوازه مخالفت ابراهیم با طاغوت پرستی و بت پرستی در همه شكلهایش در همه جا پیچید، و به عنوان یك حادثه بزرگ در رأس اخبار قرار گرفت، نمرود كه از همه بیشتر در این باره، حسّاس بود فرمان داد بی‎درنگ ابراهیم را به حضورش بیاورند، تا بلكه از راه تطمیع و تهدید، قفل سكوت بر دهان او بزند، ابراهیم را نزد نمرود آوردند.
نمرود بر سر ابراهیم فریاد زد و پس از اعتراض به كارهای او گفت:
«خدای تو كیست؟»
ابراهیم: خدای من كسی است كه مرگ و زندگی در دست اوست.
نمرود از راه سفسطه و غلط اندازی وارد بحث شد، و گفت: «ای بی خبر! این كه در اختیار من است، من زنده می‎كنم و می‎میرانم، مگر نمی‎بینی مجرم محكوم به اعدام را آزاد می‎كنم، و زندانی غیر محكوم به اعدام را اگر بخواهم اعدام می‎نمایم.»
آن گاه دستور داد یك شخص اعدامی را آزاد كردند، و یك نفر غیر محكوم به اعدام را اعدام نمودند.
ابراهیم بی‎درنگ استدلال خود را عوض كرد و گفت: تنها زندگی و مرگ نیست بلكه همه جهان هستی به دست خدا است، بر همین اساس، خدای من كسی است كه صبحگاهان خورشید را از افق مشرق بیرون می‎آورد و غروب، آن را در افق مغرب فرو می‎برد، اگر راست می‎گویی كه تو خدای مردم هستی، خورشید را به عكس از افق مغرب بیرون آر، و در افق مشرق، فرو بر.
نمرود در برابر این استدلال نتوانست غلط اندازی كند، آن چنان گیج و بهت زده شد كه از سخن گفتن درمانده گردید.(3)
نمرود دید اگر آشكارا با ابراهیم دشمنی كند، رسوائیش بیشتر می‎شود، ناچار دست از ابراهیم كشید تا در یك فرصت مناسب از او انتقام بگیرد، اما جاسوسان خود را در همه جا گماشت تا مردم را از تماس با ابراهیم بترسانند و دور سازند.(4)

 بت شكنی ابراهیم ـ علیه السلام ـ و استدلال او

ابراهیم از راههای گوناگون با بت پرستی مبارزه كرد، ولی بیانات و مبارزات ابراهیم ـ علیه السلام ـ در آن تیره بختان لجوج اثر نكرد، از طرفی دستگاه نمرود برای سرگرم كردن مردم و ادامه سلطه خود هرگز نمی‎خواست كه مردم از بت پرستی دست بردارند.
ابراهیم در مبارزه خود مرحله جدیدی را برگزید و با كمال قاطعیت به بت پرستان و نمرودیان اخطار كرد و چنین گفت:
«وَ تَاللَّهِ لَاَكِیدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ اَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ؛ به خدا سوگند در غیاب شما نقشه‎ای برای نابودی بتهایتان می‎كشم.»(5)
ابراهیم هم چنان در كمین بتها بود تا روز عید نوروز فرا رسید، در میان مردم بابِل رسم بود كه هر سال روز عید نوروز(6) شهر را خلوت می‎كردند و برای خوش گذرانی به صحرا و كوه و دشت و فضاهای آزاد دیگر می‎رفتند، آن روز مردم شهر را خلوت كردند، نمرود و اطرافیانش نیز از شهر بیرون رفتند، حتی ابراهیم ـ علیه السلام ـ را نیز دعوت كردند كه با آنها به خارج از شهر برود و در جشن آنها شركت كند، ولی ابراهیم ـ علیه السلام ـ در پاسخ دعوت آنها گفت: «من بیمار هستم»(7)
ابراهیم از نظر بدنی بیمار نبود، ولی وقتی كه می‎دید مردم، غرق در فساد و هوسبازی و بت پرستی هستند، از نظر روحی كسل و ناراحت بود، و منظور او از این كه گفت: «من بیمارم» یعنی روحم كسل است.
وقتی كه شهر كاملاً خلوت شد، ابراهیم اندكی غذا و یك تبر با خود برداشت و وارد بتكده شد، دید مجسمه‎های گوناگون زیادی در كنار هم چیده شده و با قیافه‎هایی مختلف، اما بدون هر گونه حركت و توان، در جایگاهها قرار دارند، ابراهیم غذا را به دست گرفت و كنار هر یك از بتها رفت و گفت: «از این غذا بخور و سخن بگو».
وقتی كه آن بت پاسخ نمی‎داد، ابراهیم با تبری كه در دست داشت،‌ بر دست و پای بت می‎زد و دست و پای آن بت را می‎شكست، ابراهیم با همه بتهایی كه در آن بتكده بودند، همین كار را كرد، و فضای وسط بتخانه از قطعه‎های بتهای شكسته پر شد.
ولی ابراهیم به بت بزرگ حمله نكرد و او را سالم گذاشت، و تبر را بر دوش او نهاد، ابراهیم از این كار، منظوری داشت، منظورش این بود كه در آینده از همین راه، استدلال دشمن شكن بسازد و دشمن را محكوم نماید.
مراسم عید كم كم پایان یافت و بت پرستان گروه گروه به شهر بازگشتند، رسم بود پس از بازگشت، نخست به بتكده بروند و مراسم شكرگزاری را به جای آورند و سپس به خانه‎هایشان باز گردند.
گروه اول وقتی كه وارد بتخانه شد با منظره عجیبی روبرو گردید، گروه‎های بعدی نیز وارد شدند، و همه در وحشت و بهت زدگی فرو رفتند،‌فریادها و نعره‎هایشان برخاست، هر كسی سخنی می‎گفت...
در این جا دنباله داستان را از زبان قرآن (آیه 58 تا 67 سوره انبیاء) بشنویم:
ابراهیم همه بتها جز بزرگشان را قطعه قطعه كرد، شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو كند).
(هنگامی كه آنها منظره بتها را دیدند) گفتند: شنیده‎ایم نوجوانی از بتها سخن می‎گفت: كه به او ابراهیم می‎گویند.
جمعیت گفتند: او را در برابر دیدگان مردم بیاورند،‌ تا گواهی دهد.
(هنگامی كه ابراهیم را حاضر كردند) گفتند: «آیا تو این كار را با خدایان ما كرده‎ای، ای ابراهیم؟»
ابراهیم در پاسخ گفت: «بلكه این كار را بزرگشان كرده است، از او بپرسید اگر سخن می‎گوید!»
بت پرستان به وجدان خود بازگشتند و (به خود) گفتند: «حقّا كه شما ستمگرید».
سپس بر سرهایشان واژگونه شدند (و حكم وجدان را به كلی فراموش كردند) و به ابراهیم گفتند: «تو می‎دانی كه بتها سخن نمی‎گویند.»
(این جا بود كه ابراهیم پتك استدلال را به دست گرفت و بر مغز بت پرستان كوبید، و به آنها) گفت: آیا غیر از خدا چیزی را پرستش می‎كنید كه نه كمترین سودی برای شما دارد،‌ و نه زیانی به شما می‎رساند (نه امیدی به سودشان دارید و نه ترسی از زیانشان).
افّ بر شما و بر آن چه جز خدا می‎پرستید! آیا اندیشه نمی‎كنید (و عقل ندارید)
(8)

 گفتگوی نمرود با آزر و مادر ابراهیم ـ علیه السلام ـ

روایت شده: به نمرود گفته شد، ابراهیم پسر آزر، بتها را شكسته است، نمرود آزر را طلبید و به او گفت: «به من خیانت كردی و وجود این پسر (ابراهیم) را از من پوشاندی.» آزر گفت: «پادشاها! من تقصیری ندارم، مادرش او را پوشانده و نگهداری كرده است و او مدعی است كه استدلال و حجت دارد.»
نمرود دستور داد، مادر ابراهیم را حاضر كردند، و به او گفت: «چرا وجود این پسر را از ما پوشاندی كه با خدایان ما چنین كرد؟!»
مادر گفت: «ای شاه! من دیدم تو رعیت و ملّت خودت را می‎كشی و نسل آنها به خطر می‎افتد، با خود گفتم این پسر را برای حفظ نسل نگه دارم، اگر این پسر همان بود (كه واژگونی سلطنت تو به دست او است) او را تحویل می‎دهم تا كشته گردد، و كشتن فرزندان مردم پایان یابد، و اگر این پسر او نیست، ‌برای ما یك نفر پسر باقی بماند، اینك كه برای تو ثابت شده كه این پسر همان است، در اختیار تو است هر كاری می‎كنی انجام بده.»
نمرود گفتار مادر ابراهیم را پسندید، و او را آزاد كرد سپس خودش شخصاً با ابراهیم در مورد شكسته شدن بتها سخن گفت، هنگامی كه ابراهیم ـ علیه السلام ـ گفت: بت بزرگ، بتها را شكسته است.» نمرود به جای این كه استدلال نیرومند ابراهیم ـ علیه السلام ـ را بپذیرد، درباره مجازات ابراهیم با اطرافیان خود به مشورت پرداخت، اطرافیان گفتند: «ابراهیم را بسوزانید و خدایان خود را یاری كنید».(9)

  • (1). بحار،‌ج 12، ص 13.
  • (2). بحار، ج 12، ص 31؛ تفسیر جامع، ج 2، ص 224.
  • (3). مضمون‌ آیه 257 بقره.
  • (4). قصص قرآن صدر بلاغی، ص 58؛ بعضی این واقعه را بعد از حادثه آتش آورده‎اند. (بحار، ج 12، ص 34)
  • (5). انبیاء، 57.
  • (6). امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: روزی كه ابراهیم ـ علیه السلام ـ بتها را شكست، عید نوروز بود (بحار، ج 12، ص 43).
  • (7). صافات، 87.
  • (8). انبیاء، 58 تا 67
  • (9). بحار، ج 12، ص 32.

درباره ما

این سامانه با همت مجمع خیرین قرآنی روستایی استان اصفهان و موسسه خیریه مهر فضیلت و با همکاری اتحادیه موسسات قرآنی استان سیستان و بلوچستان و سایر اتحادیه های استانی که بخواهند در این طرح مشارکت نمایند. در راستای توسعه و آموزش حفظ جزء سی ام قرآن کریم با نقش شتاب دهنده ، تسهیل گر ، در مهرماه سال 1401 راه اندازی شده است.امید است با همکاری اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان - اداره کل فرهنگ و ارشاد استان اصفهان و سازمان تبلیغات اسلامی استان اصفهان - اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان - کانون فرهنگی امور مساجد استان اصفهان و همه موسسات مردمی و دولتی بتواند سهم اندکی در توسعه فرهنگ قرآن کریم و عترت بردارد.

تماس با ما

آدرس مجمع خیرین قرآنی و روستایی اصفهان:

اصفهان،خیابان عسگریه – چهارراه دشتستان-خیابان دشتستان شمالی – انتهای بن بست 37 (فروردین )-پلاک 11

کد پستی : 8199773331

شماره تماس: 60-35676859 031

پست الکترونیک

 

header

مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان

سایت احسن الحدیث

redirect

ورود به ستاد اجرائی قرآنی احسن الحدیث

 

خلاصه ای از سایت

ستاد  قرآنی احسن الحدیث (مرکز نشر معارف قرآن و نهج البلاغه اصفهان) از سال 1387 با هدف توسعه و نشر تفسیر قرآن کریم در سراسر کشور  آغاز به کار نمود و به حمد خداوند منان با پشتوانه عظیم الهی و ​دعای چهارده معصوم علیهم السلام وبا همکاری مراکز بزرگ قرآنی در سطح کشور بخصوص مهد قرآن، جامعه القرآن، دارالقرآن الکریم و حوزه های علمیه و ...  با حمایت چند تن از خیرین گرانقدر گام‌های بلندی را در زمینه انتشار آثار تفسیری قرآن کریم بخصوص آثار مفسر اندیشمند و فرزانه دکتر محمدعلی انصاری با روش برگزاری مسابقات تفسیری  برداشته است و توانسته بیش از حدود هفتصد هزار نفر را بطور مستقیم در این مسابقات سازماندهی نماید و قریب یک هزار و دویست جایزه کمک هزینه کربلا و مشهد مقدس را برای برگزیدگان در این مسابقات تأمین و پرداخت نماید.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

 

 

سایت روستانت

redirect

ورود به سایت

بنیاد خیریه خواجه نصیر طوسی که با شماره 25509 در اداره ثبت شرکت ها و با شماره مجوز  187877/83/8/1 در وزارت کشور به ثبت رسیده است با هدف کمک به رفع محرومیت از مناطق محروم کشور و با اولویت روستاهای کشور تاسیس گردیده است.جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

 

سایت موسسه بیان هدایت نور

redirect

ورود به سایت

 

پایگاه اطلاع رسانی و آرشیو کلیه آثار و محصولات استاد مفسر دکتر محمدعلی انصاری.

 

سایت مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

این موسسه باهدف ارزشمندتوان افزایی مسئولین،مربیان وفعالین قرآنی سراسرکشوربه همت عالی فرهیختگان قرآنی استان درنیمه دوم سال  1392تأسیس شد.

برنامه هاوچشم اندازموسسه:

  • حمایت ویژه آموزشی ازموسسات وخانه های قرآنی
  • حمایت وپشتیبانی آموزشی وعلمی ازمراکزونهادهای فرهنگی وهرگونه فعالیتی که درجهت احیاءوارتقاءفرهنگ قرآنی غیردولتی وگسترش مذهب برحق جعفری وحمایت معنوی وعلمی درجهت ایجادتشکلهای خیرین قرآنی دراستان اصفهان ونقاط محروم ومستعدکشوروبرقراری سازوکارهای حمایتی مرتبط جهت نشرفرهنگ ومعارف قرآن به خصوص درمناطق محروم کشور  
  • اشاعه فرهنگ قرآنی ونهج البلاغه و صحیفه سجادیه وعلوم اهلبیت علیهم السلام ازطریق توسعه فعالیتهای قرآنی درمساجدوکانونهای فرهنگی قرآنی سراسرکشور

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

سایت کاراوب

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

سایت کاراوب، سامانه جامع اشتغال و کارآفرینی توسط بخش مدیریت پایگاه اطلاع رسانی خیریه های کشور طراحی و پیاده سازی شده است. لازم به توضیح است بعد از بهره برداری از سایت پایگاه اطلاع رسانی خیریه های کشور (www.khairieh.ir) به دلیل اهمیت توسعه اشتغال و کارآفرینی در کشور عزیزمان و تقاضاهای وصول شده به مدیریت پایگاه مزبور به این نتیجه رسید که با استفاده از بانک اطلاعات موجود در سایت و سایر اطلاعات و جمع آوری کلیه مبانی که در خصوص اشتغال و کارآفرینی امکان دستیابی آن وجود دارد اقدام، و در این سایت بنام کاراوب karaweb.ir متعلق به خیریه شهید محمد گلشیرازی برای بهره برداران بارگزاری شود.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

سایت بنیاد صحیفه سجادیه

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 زیر نظر مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان تاسیس گردید. امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...