×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 377
-->

موریانه و سلیمان

خبرهایی از ارتباط جن با انسان می شنیدیم.هر چند عقل موریانه بسیار کوچک است، ولی می فهمیدیم که جن، سلاحی در دست انسان است. خداوند، جن را به تسخیر حضرت سلیمان (ع) درآورد همان گونه که سربازان و نوکران را زیر فرمان او درآورده بود. آنان به ژرفای دریاها و اوج آسمان ها می رفتند و هر آن چه سلیمان می خواست، انجام می دادند. خانه و کاخ می ساختند و راه ها را آباد می کردند. این رابطه بدین صورت، تنها در زمان سلیمان (ع) رخ داد و بر خلاف عادت و قانون قدیمی بود که جن ها را از انسان جدا می ساخت.

این معجزه ی سلیمان (ع)، نشانه ای از نشانه های پیامبری اش بود. مردم آن چه را که جن ها انجام می دادند و انسان از انجام دادن آن ناتوان بود، می دیدند.باید ایمانشان به خداوند مستحکم تر می شد و قدرت او را بیشتر درک می کردند، ولی آن چه رخ داد، انتشار خرافه و خیال بافی بود. اعتقاد مردم به قدرت جن افزون گشت تا جایی که نادانان می گفتند: جن علم غیب دارد.

من به عنوان یک موریانه نمی دانم چه کسی این شایعه ی خنده دار و مسخره را پخش کرده است؟ نمی دانستم مسبب آن، جن بود یا انسان. مهم این بود که این شایعه تا آن جا گسترش یافت که جزو امور بدیهی درآمد. من می دانستم که جن علم غیب ندارد.منِ موریانه با همه ی این سادگی و کوچکی ام که فوتی مرا از جا می کند، توانستم این حقیقت را به اثبات برسانم که جن، علم غیب ندارد.جالب این است که من این کار را انجام دادم، بدون این که خودم قصدی داشته باشم.گرسنه بودم و نمی دانستم چه کار باید بکنم. پس عصا را خوردم، عصای سلیمان را… .

کمی به عقب تر برمی گردیم تا ماجرا روشن تر شود:

سلیمان، مشهورترین شخص زمان خود بود.او به قدری ثروتمند بود که دیوارهای کاخش را با چوب های گران بها ساخته و با شمش های طلا پوشانده بودند. آه… چقدر دوست داشتیم روزی بتوانیم به کاخ سلیمان دست یابیم و خود را سیر کنیم، ولی با وجود طلاهای سرراهمان، این آرزو خوابی بیش نبود.این تمام آن چیزی است که از سلیمان می دانستیم.

ما موریانه ها روش مخصوصی در زندگی داریم: زمین را می کنیم و لانه هایی می سازیم که گنجایش ششصد هزار موریانه را دارند. برای تهویه ی محل زندگی نیز روش جالبی داریم؛ مثلاً بیست تونل موازی در زیر زمین می کنیم. هر تونل درست زیر تونل دیگر قرار دارد.تونل بالا به سطح زمین راه دارد و تونل های دیگر به تونل بالاتر می پیوندند.با لعاب خود، دیواره های خاک و ماسه را سفت می کنیم.

پادشاهان ما عمر بسیار درازی دارند. ملکه، مسؤول تخم گذاری است. هر ملکه در طول دوران زندگی خود، حدود ده میلیون تخم می گذارد. پس از این که نوزادان به دنیا آمدند، در مشاغل گوناگون به کار می پردازند. برخی سرباز و برخی دیگر کارگر می شوند. سربازان از نظر جسمی از دیگران بزرگ ترند و سرشان نیز بزرگ و سفت است. هنگامی که به سرزمین مورچه ها حمله می کنیم، سربازانی که به «صاعقه» معروفند، پیش تاز دیگر سربازان می شوند. این گروه از سربازان، در سر خود بینی بلندی همانند منقار دارند که مادّه ای لزج از آن ترشح می شود و هنگام رویارویی با دشمن، سبب می شود افراد دشمن به یکدیگر بچسبند. بدین گونه دشمن را فلج می کنیم. در معده ی ما باکتری هایی وجود دارد که می تواند چوب را هضم کند. چوب، لذیذترین غذای ماست.

ما یک بار در سال مهاجرت می کنیم (البته یک بار در عمر). دسته ی بزرگی از نرها و ماده ها به دنبال لانه ای جدید، با یکدیگر به پرواز در می آیند.هنگام هجرت، بیشتر افراد دسته را پرندگان می خورند یا در اثر عواملی دیگر می میرند. تنها یک نر و ماده نجات می یابند و لانه ی جدیدی حفر می کنند. پس از آن ، بال هایشان می افتد؛ زیرا دیگر فایده ای برایشان ندارد. سپس با هم ازدواج می کنند و ماده که ملکه است، تخم گذاری می کند. بدین گونه یک نر و یک ماده برای ساختن نسلی نو کفایت می کند.

به همراه هزاران موریانه ی دیگر در حال پرواز بودم که ناگهان به زمین افتادم. یکی از بال هایم یکباره جدا شد و من سقوط کردم. بال دیگرم نیز از تنم جدا شد. فکر می کنید کجا سقوط کردم؟ من درون محراب سلیمان (ع) افتادم که در آن عبادت می کند. شناسایی آن جا را آغاز کردم. بسیار گرسنه بودم و کمی هم گیج .عظمت محراب که بیشتر از حدّ تعقل من بود، سبب شد بیشتر گیج شوم. زمین آن از شیشه های ضخیم و بر روی آب ساخته شده بود. دیواره ها نیز از کریستال بودند و سقف نداشت. صندلی سلیمان (ع) از طلا بود.

سلیمان (ع) بر صندلی نشسته بود، در حالی که چانه ی خود را بر عصایی گذاشته بود و عصا را در دست گرفته بود. هیچ کس جرأت ورود به محراب را نداشت. گروهی از جن ها دور محراب نشسته و منتظر بودند تا سلیمان عبادت خود را به پایان رساند و آنان در خدمت او باشند. تنها موجودی بودم که جرأت یافتم وارد محراب سلیمان شوم… اگر مرا ببیند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

با خود گفتم به او سلام کنم. به همین دلیل گفتم: سلام بر تو ای پیامبر خدا، ای سلیمان! سرور من! من به اشتباه به این جا آمدم. معذرت می خواهم. اگر راه را به من نشان دهی، از این جا می روم.

سلیمان (ع) پاسخی نداد.صدایم را بلندتر کردم …ولی سلیمان پاسخ نداد. به او نزدیک تر شدم. به چهره ی نورانی و عظیم او نگریستم. چشمانش باز بود و پلک نمی زد و گوشه ای از زمین را می نگریست. با خود گفتم: شاید هنوز در حال نماز است. منتظر شدم، ولی باز حرکتی نکرد. به او نزدیک تر شدم و گفتم:سرورم! من گرسنه هستم. چوبی در اتاق به جز عصایت نیست؛ چه کنم؟

سلیمان (ع) باز پاسخی نداد. نزدیک تر شدم. سخن خود را تکرار کردم، ولی سلیمان (ع) هم چنان ساکت ماند….

شب به پایان رسید. صبح آمد و سلیمان (ع) هم چنان بی حرکت نشسته بود. گویی به من الهام شد که او مرده است. لب هایش سفید شده بود و صورتش رو به زردی می رفت و این سکوت و سکون مهیب… همه و همه بر مرگ او دلالت داشتند. من بر روان پاکش نماز گزاردم. سپس به عصای او نزدیک شدم و به خوردن آن پرداختم؛ چون روزی من بود.

سلام خدا بر تو ای پیامبر بزرگ! بر تو ای پیامبر کریم و بخشنده!

در چندین روز، قسمتی از عصای سلیمان (ع) را خوردم. ناگهان روزی تعادل او به هم خورد و بر زمین افتاد.البته من قصد این کار را نداشتم.

جن ها، افتادن سلیمان را دیدند . خبر در شهر پیچید. سربازان وارد محراب شدند و او را مرده یافتند. جن ها از زیر سلطه ی سلیمان (ع) رها شده بودند. مردم فهمیدند که سلیمان (ع) مدت های طولانی بود که مرده است، ولی جن ها بدون این که از مرگ او آگاه باشند، در خدمت او کار می کردند. مرگ او غیب بود و جن ها از آن آگاه نبودند.

فَلَمَّا قَضَینَا عَلَیهِ الْموْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلی مَوتِهِ إلاّ دابّةُ الأَرضِ تَأکُلُ مِنْسَاَتَهُ فَلَمَّا خَرّ تَبَینتِِ الْجِنُّ أن لّوْ کانوا یعْلَمونَ الْغَیبَ مَا لبِثوا فِی الْعَذابِ الْمُهینِ .1

و چون ما مرگ را بر سلیمان مأمور ساختیم، به مرگ او به جز حیوان چوب خواری (موریانه) که عصای او را خورد و (جسد سلیمان که تا مدت های طولانی به آن تکیه داشت) بر زمین افتاد، کس دیگری رهنمون نگشت. پس جن ها اگر از غیب آگاه بودند، تا دیر زمان در ذلت و خواری باقی نمی ماندند (و از اعمال شاقه ای که به اجبار انجام می دادند، همان دم که سلیمان مرد، دست می کشیدند).

آری، منِ موریانه، این حقیقت را اثبات کردم که جن علم غیب ندارد. آری، خرافه را با ساقط کردن عصا، ساقط کردم.

1. سباء، 14.

درباره ما

این سامانه با همت مجمع خیرین قرآنی روستایی استان اصفهان و موسسه خیریه مهر فضیلت و با همکاری اتحادیه موسسات قرآنی استان سیستان و بلوچستان و سایر اتحادیه های استانی که بخواهند در این طرح مشارکت نمایند. در راستای توسعه و آموزش حفظ جزء سی ام قرآن کریم با نقش شتاب دهنده ، تسهیل گر ، در مهرماه سال 1401 راه اندازی شده است.امید است با همکاری اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان - اداره کل فرهنگ و ارشاد استان اصفهان و سازمان تبلیغات اسلامی استان اصفهان - اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان - کانون فرهنگی امور مساجد استان اصفهان و همه موسسات مردمی و دولتی بتواند سهم اندکی در توسعه فرهنگ قرآن کریم و عترت بردارد.

تماس با ما

آدرس مجمع خیرین قرآنی و روستایی اصفهان:

اصفهان،خیابان عسگریه – چهارراه دشتستان-خیابان دشتستان شمالی – انتهای بن بست 37 (فروردین )-پلاک 11

کد پستی : 8199773331

شماره تماس: 60-35676859 031

پست الکترونیک

 

header

مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان

سایت احسن الحدیث

redirect

ورود به ستاد اجرائی قرآنی احسن الحدیث

 

خلاصه ای از سایت

ستاد  قرآنی احسن الحدیث (مرکز نشر معارف قرآن و نهج البلاغه اصفهان) از سال 1387 با هدف توسعه و نشر تفسیر قرآن کریم در سراسر کشور  آغاز به کار نمود و به حمد خداوند منان با پشتوانه عظیم الهی و ​دعای چهارده معصوم علیهم السلام وبا همکاری مراکز بزرگ قرآنی در سطح کشور بخصوص مهد قرآن، جامعه القرآن، دارالقرآن الکریم و حوزه های علمیه و ...  با حمایت چند تن از خیرین گرانقدر گام‌های بلندی را در زمینه انتشار آثار تفسیری قرآن کریم بخصوص آثار مفسر اندیشمند و فرزانه دکتر محمدعلی انصاری با روش برگزاری مسابقات تفسیری  برداشته است و توانسته بیش از حدود هفتصد هزار نفر را بطور مستقیم در این مسابقات سازماندهی نماید و قریب یک هزار و دویست جایزه کمک هزینه کربلا و مشهد مقدس را برای برگزیدگان در این مسابقات تأمین و پرداخت نماید.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

 

 

سایت روستانت

redirect

ورود به سایت

بنیاد خیریه خواجه نصیر طوسی که با شماره 25509 در اداره ثبت شرکت ها و با شماره مجوز  187877/83/8/1 در وزارت کشور به ثبت رسیده است با هدف کمک به رفع محرومیت از مناطق محروم کشور و با اولویت روستاهای کشور تاسیس گردیده است.جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

 

سایت موسسه بیان هدایت نور

redirect

ورود به سایت

 

پایگاه اطلاع رسانی و آرشیو کلیه آثار و محصولات استاد مفسر دکتر محمدعلی انصاری.

 

سایت مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

این موسسه باهدف ارزشمندتوان افزایی مسئولین،مربیان وفعالین قرآنی سراسرکشوربه همت عالی فرهیختگان قرآنی استان درنیمه دوم سال  1392تأسیس شد.

برنامه هاوچشم اندازموسسه:

  • حمایت ویژه آموزشی ازموسسات وخانه های قرآنی
  • حمایت وپشتیبانی آموزشی وعلمی ازمراکزونهادهای فرهنگی وهرگونه فعالیتی که درجهت احیاءوارتقاءفرهنگ قرآنی غیردولتی وگسترش مذهب برحق جعفری وحمایت معنوی وعلمی درجهت ایجادتشکلهای خیرین قرآنی دراستان اصفهان ونقاط محروم ومستعدکشوروبرقراری سازوکارهای حمایتی مرتبط جهت نشرفرهنگ ومعارف قرآن به خصوص درمناطق محروم کشور  
  • اشاعه فرهنگ قرآنی ونهج البلاغه و صحیفه سجادیه وعلوم اهلبیت علیهم السلام ازطریق توسعه فعالیتهای قرآنی درمساجدوکانونهای فرهنگی قرآنی سراسرکشور

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

سایت کاراوب

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

سایت کاراوب، سامانه جامع اشتغال و کارآفرینی توسط بخش مدیریت پایگاه اطلاع رسانی خیریه های کشور طراحی و پیاده سازی شده است. لازم به توضیح است بعد از بهره برداری از سایت پایگاه اطلاع رسانی خیریه های کشور (www.khairieh.ir) به دلیل اهمیت توسعه اشتغال و کارآفرینی در کشور عزیزمان و تقاضاهای وصول شده به مدیریت پایگاه مزبور به این نتیجه رسید که با استفاده از بانک اطلاعات موجود در سایت و سایر اطلاعات و جمع آوری کلیه مبانی که در خصوص اشتغال و کارآفرینی امکان دستیابی آن وجود دارد اقدام، و در این سایت بنام کاراوب karaweb.ir متعلق به خیریه شهید محمد گلشیرازی برای بهره برداران بارگزاری شود.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

سایت بنیاد صحیفه سجادیه

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 زیر نظر مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان تاسیس گردید. امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...