×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 377
-->

ماجرای شتر صالح (علیه السلام)

حضرت صالح ـ علیه السلام ـ هم چنان به دعوت خود ادامه می‎داد، ولی روز به روز بر كارشكنی قوم می‎افزود، صالح ـ علیه السلام ـ كه در شانزده سالگی به پیامبری رسیده بود و قوم را به سوی یكتا پرستی دعوت می‎كرد، حدود صد سال در میان آن قوم ماند و هم چنان به راهنمایی آنها پرداخت، ولی ـ جز اندكی ـ نه تنها به او ایمان نیاوردند، بلكه با انواع آزارها، روی در روی او قرار گرفتند.
تا این كه: حضرت صالح ـ علیه السلام ـ آخرین اقدام خود را برای نجات آنها نمود و به آنها چنین پیشنهاد كرد:
«من در شانزده سالگی به سوی شما فرستاده شدم، ‌اكنون 120 سال از عمرم گذشته است،‌پس از آن همه تلاش، اینك (برای اتمام حجّت) پیشنهادی به شما دارم، و آن این كه: اگر بخواهید من از خدایان شما (بتهای شما) تقاضایی می‎كنم، ‌اگر خواسته مرا بر آوردند، از میان شما می‎روم (و دیگر كاری به شما ندارم) و شما نیز تقاضائی از خدای من بكنید، تا خدای من به تقاضای شما جواب دهد،‌ در این مدّت طولانی هم من از دست شما به ستوه آمده‎ام و هم شما از من به ستوه آمده‎اید (اكنون با این پیشنهاد كار را یكسره و یك طرفه كنیم).
قوم ثمود: پیشنهاد شما، منصفانه است.
بنابراین شد كه نخست، حضرت صالح ـ علیه السلام ـ از بتهای آنها تقاضا كند، روز و ساعت تعیین شده فرا رسید،‌بت پرستان به بیرون شهر كنار بتها رفتند، و خوراكیها و نوشیدنیهای خود را به عنوان تبرّك كنار بتها نهادند، و سپس آن خوراكیها را خوردند و نوشیدند، سپس از درگاه بتها به دعا و التماس و راز و نیاز پرداختند، حضرت صالح ـ علیه السلام ـ در آن جا حاضر شده بود، آن گاه آنها به صالح ـ علیه السلام ـ گفتند: «آن چه تقاضا داری از بتها بخواه»
صالح ـ علیه السلام ـ اشاره به بت بزرگ كرد و به حاضران گفت: «نام این بت چیست؟!»
گفتند: فلان!
صالح به آن بت بزرگ خطاب كرد و گفت: تقاضای مرا برآور، ولی بت جوابی نداد. صالح به قوم گفت: پس چرا این بت جواب مرا نمی‎دهد؟
گفتند: از بتِ دیگر، تقاضایت را بخواه.
صالح، متوجّه بت دیگر شد، و تقاضای خود را درخواست كرد،‌ولی جوابی نشنید.
قوم ثمود به بتها رو كردند و گفتند: «چرا جواب صالح ـ علیه السلام ـ را نمی‎دهید؟»
سپس (قوم ثمود به عقیده خودشان برای جلب عواطف بتها) برهنه شدند و در میان خاك زمین در برابر بتها غلطیدند، و خاك را بر سرشان می‎ریختند، و به بتهای خود گفتند: «اگر امروز به تقاضای صالح جواب ندهید، همه ما رسوا و مفتضح می‎شویم»، آن گاه صالح را خواستند و گفتند: اكنون تقاضای خود را از بتها بخواه، صالح تقاضای خود را از آنها خواست، ولی جوابی نشنید.
صالح به قوم فرمود: ساعات اول روز، گذشت و خدایان شما، به تقاضای من جواب ندادند، اكنون نوبت شما است كه تقاضای خود را از من بخواهید، تا از درگاه خداوند بخواهم و همین ساعت، تقاضای شما را بر آورد.
هفتاد نفر از بزرگان قوم ثمود،‌سخن صالح ـ علیه السلام ـ را پذیرفتند، و گفتند:
«ای صالح! ما تقاضای خود را به تو می‎گوییم،‌اگر پروردگار تو تقاضای ما را برآورد، تو را به پیامبری می‎پذیریم و از تو پیروی می‎كنیم، و با همه مردم شهر با تو تبعیت می‎نماییم».
صالح: آن چه می‎خواهید تقاضا كنید.
قوم ثمود: با ما به این كوه (كه در اینجا پیداست) بیا.
حضرت صالح ـ علیه السلام ـ با آن هفتاد نفر به بالای آن كوه رفتند.
در این هنگام، آن هفتاد نفر به صالح ـ علیه السلام ـ گفتند:
«ای صالح! از خدا بخواه! تا در همین لحظه شتر سرخ رنگی كه پر رنگ و پر پشم است و بچه ده ماهه در رحم دارد، و عرض قامتش به اندازه یك میل می‎باشد، از همین كوه، خارج سازد.»
صالح گفت: تقاضای شما برای من بسیار عظیم است، ولی برای خدایم، آسان می‎باشد. همان دم صالح ـ علیه السلام ـ به درگاه خدا متوجه شد و عرض كرد: «در همین مكان شتری چنین و چنان خارج كن».
ناگاه همه حاضران دیدند كوه شكافته شد، به گونه‎ای كه نزدیك بود از شدّت صدای آن، عقل‎های حاضران از سرشان بپرد، سپس آن كوه مانند زنی كه درد زایمان گرفته باشد مضطرب و نالان گردید، و نخست سر آن شتر از شكم زمین كوه بیرون آمد، هنوز گردنش بیرون نیامده بود كه آن چه از دهانش بیرون آمده بود، فرو برد، و سپس سایر اعضای پیكر آن شتر بیرون آمد، و روی دست و پایش به طور استوار بر زمین ایستاد.
وقتی كه قوم ثمود، این معجزه عظیم را دیدند، به صالح گفتند:
«خدای تو چقدر سریع، تقاضایت را اجابت كرد، از خدایت بخواه، بچّه‎اش را نیز برای ما خارج سازد».
صالح، همین تقاضا را از خدا نمود.
ناگاه آن شتر، ‌بچّه‎اش را انداخت، و بچّه آن، در كنارش به جنب و جوش در آمد.
صالح ـ علیه السلام ـ در این هنگام به آن هفتاد نفر خطاب كرد و گفت: «آیا دیگر تقاضایی دارید؟»
گفتند: «نه، بیا با هم نزد قوم خود برویم، و آن چه دیدیم به آنها خبر دهیم، تا آنها به تو ایمان بیاورند».
صالح ـ علیه السلام ـ همراه آن هفتاد نفر به سوی قوم ثمود، حركت كردند، ولی هنوز به قوم نرسیده بودند كه 64 نفر از آنها مرتد شدند و گفتند: «آن چه دیدیم سحر و جادو و دروغ بود».
وقتی كه به قوم رسیدند،‌آن شش نفر باقیمانده، گواهی دادند كه: «آن چه دیدیم حق است»، ولی قوم سخن آنها را نپذیرفتند، و اعجاز صالح ـ علیه السلام ـ را به عنوان جادو و دروغ پنداشتند، عجیب آن كه یكی از آن شش نفر نیز شكّ كرد و به گمراهان پیوست، و همان شخص (بنام «قُدار») آن شتر را پی كرد و كشت.(1)

 شتر عجیب، معجزه بزرگ حضرت صالح ـ علیه السلام ـ

در قرآن هفت بار سخن از این شتر با واژه «ناقه» (شتر ماده) آمده است، آفرینش و شیوه زندگی و اوصاف این ناقه از عجائب خلقت است، كوتاه سخن آن كه: قوم ثمود با كمال گستاخی به صالح ـ علیه السلام ـ گفتند: «تو از افسون شدگان هستی و عقلت را از دست داده‎ای، تو مانند ما بشر هستی، اگر راست می‎گویی معجزه و نشانه‎ای بیاور.»(2)
و چنان كه گفته شد، حضرت صالح ـ علیه السلام ـ به قوم سركش خود پیشنهاد كرد كه من دارای معجزه هستم و همین معجزه نشانه صدق و راستی من است، و به شما پیشنهاد می‎كنم كه هر تقاضایی دارید از من بخواهید تا من از خدای خود بخواهم و آن تقاضا تحقق یابد.
نمایندگان قوم ثمود كه «هفتاد نفر» از برگزیدگان آنها بودند، صالح ـ علیه السلام ـ را كنار كوهی بردند و گفتند: «تقاضای ما این است كه از خدا بخواه در كنار همین كوه ناگهان شتری را كه بسیار بزرگ و سرخ پر رنگ و دارای بچه ده ماهه در رحم باشد، همین لحظه از دل كوه بیرون آید.
صالح تقاضای آنها را پذیرفت و ناگاه حاضران دیدند كوه شكافته شد، و شتری عظیم ازدل آن بیرون آمد، و دارای همه آن ویژگی‎هایی بود كه آنها می‎خواستند.
بعضی نوشته‎اند: این ناقه از میان همان سنگی كه قوم ثمود آن را تعظیم می‎كردند، و در مقابلش قربانیها می‎نمودند،‌ به اذن خدا و شفاعت حضرت صالح ـ علیه السلام ـ بیرون جهید، هنگامی كه آن سنگ شكافته شد، ‌صدای بسیار بلند و وحشت انگیزی كه نزدیك بود عقل‎ها را از سر خارج سازد برخاست، و كوه به لرزه در آمد، نخست سرِ شتر از میان سنگ بیرون آمد و سپس به تدریج بقیه اعضای او، تا این كه تمام پیكر شتر خارج شد، و روی زمین ایستاد.
بت پرستان قوم ثمود كه انتظار آن را نداشتند تا به این زودی معجزه صالح ـ علیه السلام ـ آشكار گردد، شگفت زده گفتند: «از خدا بخواه كه بچه شتر را نیز از رحمش بیرون آورد.» حضرت صالح از خدا خواست، در همان لحظه بچه آن ناقه از رحم او جدا شد، و به دور مادرش گردش كرد.به این ترتیب، حضرت صالح ـ علیه السلام ـ معجزه صدق پیامبری خود را به طور كامل به آنها نشان داد.(3)
در این هنگام آنها چاره‎ای جز این ندیدند كه ایمان بیاورند، اظهار ایمان كردند و تصمیم گرفتند تا نزد قوم خود رفته و معجزه حضرت صالح ـ علیه السلام ـ را به آنها خبر دهند و آنان را به سوی ایمان دعوت كنند، ولی 64 نفر از آنها در مسیر راه مرتد شدند، و یك نفر نیز در شك و تردید افتاد، و در نتیجه تنها پنج نفر در ایمان خود پابرجا باقی ماندند.(4)
ناقه صالح دارای ویژگی‎هایی بود، كه هر كدام از آنها می‎توانست قلوب مردم را جذب كند و باعث ایمان آنها به حضرت صالح شود، از این رو مخالفان سعی داشتند این معجزه را نابود كنند.خداوند به صالح ـ علیه السلام ـ وحی كرد كه: «ما ناقه را برای امتحان و آزمایش قوم می‎فرستیم، و به مردم خبر ده كه آب شهر باید در میان آنهاتقسیم شود، یك روز از برای ناقه، و یك روز برای اهالی شهر باشد. و هر كدام از آنها باید در نوبت خود حضور یابد، و دیگری مزاحم او نشود».(5)
مردم آب شهر را نوبت بندی كردند، یك روز نوبت ناقه بود كه همه آب را می‎آشامید، و روز دیگر نوبت مردم كه از آن آب استفاده كنند.حضرت صالح ـ علیه السلام ـ به قوم ثمود چنین فرمود: «ای قوم من! خدا را بپرستید كه جز او معبودی برای شما نیست، دلیل روشنی از طرف پروردگار برای شما آمده است، و آن این ناقه الهی است، كه برای شما معجزه‎ای بزرگ است، این ناقه را به حال خود بگذارید كه در سرزمین خدا (از علفهای بیابان) بخورد، و به آن آزار نرسانید.

  • (1). روضه الكافی، ص 185 و 186.
  • (2). شعراء، 153 و 154.
  • (3). تاریخ انبیاء، ص 263.
  • (4). اقتباس از روضه الكافی، ص 186؛ و تفسیر نور الثّقلین، ج 2، ص 48 و 49.
  • (5). قمر، 27 و 28.

درباره ما

این سامانه با همت مجمع خیرین قرآنی روستایی استان اصفهان و موسسه خیریه مهر فضیلت و با همکاری اتحادیه موسسات قرآنی استان سیستان و بلوچستان و سایر اتحادیه های استانی که بخواهند در این طرح مشارکت نمایند. در راستای توسعه و آموزش حفظ جزء سی ام قرآن کریم با نقش شتاب دهنده ، تسهیل گر ، در مهرماه سال 1401 راه اندازی شده است.امید است با همکاری اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان - اداره کل فرهنگ و ارشاد استان اصفهان و سازمان تبلیغات اسلامی استان اصفهان - اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان - کانون فرهنگی امور مساجد استان اصفهان و همه موسسات مردمی و دولتی بتواند سهم اندکی در توسعه فرهنگ قرآن کریم و عترت بردارد.

تماس با ما

آدرس مجمع خیرین قرآنی و روستایی اصفهان:

اصفهان،خیابان عسگریه – چهارراه دشتستان-خیابان دشتستان شمالی – انتهای بن بست 37 (فروردین )-پلاک 11

کد پستی : 8199773331

شماره تماس: 60-35676859 031

پست الکترونیک

 

header

مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان

سایت احسن الحدیث

redirect

ورود به ستاد اجرائی قرآنی احسن الحدیث

 

خلاصه ای از سایت

ستاد  قرآنی احسن الحدیث (مرکز نشر معارف قرآن و نهج البلاغه اصفهان) از سال 1387 با هدف توسعه و نشر تفسیر قرآن کریم در سراسر کشور  آغاز به کار نمود و به حمد خداوند منان با پشتوانه عظیم الهی و ​دعای چهارده معصوم علیهم السلام وبا همکاری مراکز بزرگ قرآنی در سطح کشور بخصوص مهد قرآن، جامعه القرآن، دارالقرآن الکریم و حوزه های علمیه و ...  با حمایت چند تن از خیرین گرانقدر گام‌های بلندی را در زمینه انتشار آثار تفسیری قرآن کریم بخصوص آثار مفسر اندیشمند و فرزانه دکتر محمدعلی انصاری با روش برگزاری مسابقات تفسیری  برداشته است و توانسته بیش از حدود هفتصد هزار نفر را بطور مستقیم در این مسابقات سازماندهی نماید و قریب یک هزار و دویست جایزه کمک هزینه کربلا و مشهد مقدس را برای برگزیدگان در این مسابقات تأمین و پرداخت نماید.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

 

 

سایت روستانت

redirect

ورود به سایت

بنیاد خیریه خواجه نصیر طوسی که با شماره 25509 در اداره ثبت شرکت ها و با شماره مجوز  187877/83/8/1 در وزارت کشور به ثبت رسیده است با هدف کمک به رفع محرومیت از مناطق محروم کشور و با اولویت روستاهای کشور تاسیس گردیده است.جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

 

سایت موسسه بیان هدایت نور

redirect

ورود به سایت

 

پایگاه اطلاع رسانی و آرشیو کلیه آثار و محصولات استاد مفسر دکتر محمدعلی انصاری.

 

سایت مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

این موسسه باهدف ارزشمندتوان افزایی مسئولین،مربیان وفعالین قرآنی سراسرکشوربه همت عالی فرهیختگان قرآنی استان درنیمه دوم سال  1392تأسیس شد.

برنامه هاوچشم اندازموسسه:

  • حمایت ویژه آموزشی ازموسسات وخانه های قرآنی
  • حمایت وپشتیبانی آموزشی وعلمی ازمراکزونهادهای فرهنگی وهرگونه فعالیتی که درجهت احیاءوارتقاءفرهنگ قرآنی غیردولتی وگسترش مذهب برحق جعفری وحمایت معنوی وعلمی درجهت ایجادتشکلهای خیرین قرآنی دراستان اصفهان ونقاط محروم ومستعدکشوروبرقراری سازوکارهای حمایتی مرتبط جهت نشرفرهنگ ومعارف قرآن به خصوص درمناطق محروم کشور  
  • اشاعه فرهنگ قرآنی ونهج البلاغه و صحیفه سجادیه وعلوم اهلبیت علیهم السلام ازطریق توسعه فعالیتهای قرآنی درمساجدوکانونهای فرهنگی قرآنی سراسرکشور

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

 

سایت کاراوب

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

سایت کاراوب، سامانه جامع اشتغال و کارآفرینی توسط بخش مدیریت پایگاه اطلاع رسانی خیریه های کشور طراحی و پیاده سازی شده است. لازم به توضیح است بعد از بهره برداری از سایت پایگاه اطلاع رسانی خیریه های کشور (www.khairieh.ir) به دلیل اهمیت توسعه اشتغال و کارآفرینی در کشور عزیزمان و تقاضاهای وصول شده به مدیریت پایگاه مزبور به این نتیجه رسید که با استفاده از بانک اطلاعات موجود در سایت و سایر اطلاعات و جمع آوری کلیه مبانی که در خصوص اشتغال و کارآفرینی امکان دستیابی آن وجود دارد اقدام، و در این سایت بنام کاراوب karaweb.ir متعلق به خیریه شهید محمد گلشیرازی برای بهره برداران بارگزاری شود.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...

سایت بنیاد صحیفه سجادیه

redirect

ورود به سایت

خلاصه ای از سایت

بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 زیر نظر مجمع خیرین قرآن و عترت استان اصفهان تاسیس گردید. امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک فرمایید...