نظر علما در باب وقف بر آخر آیات
قرآن کریم بنا بر قول مشهور دارای ۶۲۳۶ آیه می باشد که هر آیه با شماره خاص خود مشخص گردیده است.در طی قرون و اعصار اساتید و صاحب نظران بسیاری در باب چگونگی وقف بر اخر آیات سخن رانده و ارئه طریق نموده اند که در این قسمت به ذکر هر کدام به صورت جداگانه می پردازیم :
نظریه اول :
پیروان این نظریه معتقدند بر آخر آیات مطلق بوده و ضروری است.همچنین ابتدا به آیه بعد هم مطلق است.اگر چه بین دو آیه ارتباط شدید لفظی و معنوی وجود داشته باشد و بالعکس.
آنان معتقدند حتی اگر وقف یا ابتدا باعث توخم و فساد معنی هم شود مانعی ندارد و در توجیه نظریه خود اشاره به احادیث و روایاتی می کنند که بر اساس آن رسول اکرم در آخر آیات وقف می فرمودند.
مثال :
نوع اول : وقف بر آخر آیاتی که ارتباط لفظی مطلق به آیه دوم نداشته و ابتدا به اول آیه بعد. (تا حدی مقبول است).
مثال :
قل هو الله احد وقف شده و بر کلمه الله الصمد ابتدا شود.
نوع دوم : وقف بر آخر آیاتی که ارتباطی لفظی و معنوی به آیه دوم داشته و ابتدا به آیه بعد. (از نظر نحوی مقبوح است).
مثال :
سوره مطففین بر کلمه انهم مبعوثون وقف شده و بر کلمه لیوم عظیم ابتدا شود.
نوع سوم : وقف برآخر آیاتی که موجب توهم و فساد در معنی شده ولی ابتدا به کلمه بعد بالاثر باشد. (از نظر نحوی مقبوح است).
سوره ماعون بر کلمه ویل للمصلین وقف شده و به کلمه الذین هم … ابتدا گردد.
نوع چهارم : وقف بر انتهای آیاتی که مورد نحوی نداشته ولی ابتدا به کلمه و آیه بعد موجب توهم و فساد در معنی می گردد.
سوره صافات بر کلمه ….من افکهم لیقولون وقف شده و بر کلمه ولدالله ابتدا گردد. (قبیح است).
نظریه دوم
پیروان این نظریه معتقدند وقف بر آخر آیات مطلق نبوده و جایز است یعنی قاری در وقف بر آخر آیات و ابتدا به اول آیات بعد مجاز می باشد با این شرط که حدالامکان سنت پیامبر را نیز رعایت نماید.بر اساس این نظریه چهار حالت حاصل می شود :
مثال :
حالت اول
وقف بر آخر آیاتی که ارتباط لفظی مطلق به آیه بعد نداشته و ابتدا به اول آیه ما بعد خود.
سوره اخلاص برکلمه قل هو الله احد وقف شود و بر کلمه الله الصمد ابتدا گردد.
حالت دوم
وقف بر آخر آیاتی که ارتباط لفظی و معنوی به آیه بعد خود داشته و ابتدا از خودش و وصل به آیه بعد.
سوره مطففین بر کلمه …انهم مبعوثن وقف شده مجدداً به اول همین آیه ابتدا و به آیه بعد یعنی لیوم عظیم وصل شود.
حالت سوم
به وصل خواندن آخر آیاتی که وقف بر آن موجب توهم و فساد در معنی شود در حالی که ابتدا به آیه بعد بلااشکال است.
سوره ماعون عبارت ویل للمصلین وصل به آیه بعد الذین هم … گردد.
حالت چهارم
به وصل خواندن دو آیه که وقف بر اولی صحیح ولی ابتدا به آیه بعدی موجب توهم و فساد در معنی شود.
سوره صافات عبارت …من افکهم لیقولون وصل به آیه بعد ولدالله گردد.
نظریه سوم
پیروان این نظریه معتقدند وقف بر آخر آیات بایستی به صورت سکت باشد بدون قطع نفس بنابر جواز مطلق.یعنی برای تبیین و بیان کلماتی که در آخر آیات واقع شده اند و اینکه شنونده،از این حالت (سکت) متوجه انتهای آیه و شروع آیه بعد گردد.
نکته :
سند این نظریه به ابوعمرودانی در کتاب المکتفی فی الوقف و الابتدا می رسد.این نظریه مردود بوده و نامعقول است و به عبارتی می توان گفت پیروان این عقیده از لفظ سکت و وقف که در صدر اسلام به یک معنی به کار برده می شده تعبیر غلطی نموده و واژه سکت را با معنی عصر خود منطبق نموده اند.
نظریه چهارم
پیروان این نظریه معتقدند وقف بر آخر آیات حکم وقف بر کلمات و عبارات غیر از انتهای آیات را دارند.به تعبیر دیگر همانطور که با توجه به قواعد صرف و نحوی و ارتباط لفظی و معنوی در کلمات و عبارات وسط آیات وقف می گردد،انتهای آیات نیز همین حکم را پیدا می نماید و لا غیر و به همین دلیل است که در انتهای آیات علائم مختلفه وقف را قرار داده اند.
مثال :
کلمه مبین در آیه ۱۱ سوره لقمان انتهای آیه بوده و ارتباطی با آیه ۱۲ همان سوره ندارد چرا که آیه ۱۱ نتیجه گیری از آیات قبل خود و آیه ۱۲ موضوع و بحث جدیدی است درباره حضرت لقمان علیه السلام.
….بل الظالمون فی ضلال مبین (۱۱) ولقد ءاتینا لقمان ….
پس در نتیجه کلمه مبین وقف مطلق است.کلمه لیقولون در آیه ۱۵۱ سوره صافات انتهای آیه بوده و ارتباط شدید معنوی به آیه ۱۵۲ همان سوره دارد و در صورت وقف و ابتدا به آیه بعد فساد در معنی ایجاد می شود.
الا انهم من افکهم لیقولون (۱۵۱) ولد الله و انهم لکاذبون(۱۵۲).
پس نتیجه وقف در کلمه لیقولون قبیح است و وصل آن اولی می باشد.کلمه ولد در آیه ۱۷۱ سوره نساء وسط آیه بوده و در صورت وصل به ادامه همین آیه موجب فساد در معنی خواهد بود.
انما الله اله واحد سبحانه ان یکون له ولد له ما فی السماوات و الارض ….(۱۷۱)
پس در نتیجه کلمه ولد حکم وقف لازم و مطلق را دارد.
نکته مهم
از عمده علمای این نظریه می توان ابی عبدالله محمد بن طیفور سجاوندی،شیخ ابی محمد حسین بن علی بن سعید عمانی،شیخ زکریای انصاری،شیخ جلیل احمد بن عبدالکریم اشمونی را نام برد.